نوشته شده در تاريخ ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
1- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): يا علي اذان نور است.2- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): شيطان از صداي اذان فرار مي كند.3- پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): اذان گويان امت من با پيامبران و راستگويان و شهيدان برانگيخته مي شوند.4- امام علي (عليه السلام): اذان گويان در روز رستاخيز با سربلندي وارد مي شوند.5- هركس صاحب فرزندي شد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويد زيرا اين كار نوزاد را از شر شيطان حفظ مي كند.6- امام كاظم (عليه السلام): در خانه خود اذان بگو تا شيطان از انجا بگريزد و كودكان را با اذان گويي آشنا كنيد.7- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): نمازجماعت بيست و پنج برابر نماز فرادي فضيلت دارد.8- صفهاي نمازجماعت را هماهنگ و منظم نمائيد تا دلهايتان متعادل شود.9- نخستين چيزي كه زا بنده حسابرسي مي شود نماز است.10- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): كسيكه نماز را سبك شمارد از من نيست و او در حوض كوثر بر من وارد نخواهد شد. 11- امام صادق (عليه السلام): كسي كه دوست دارد بداند نمازش پذيرفته شده يا نه؟ بايد بداند آيا نمازش او را از زشتيها و بديها دور كرده است؟12- امام علي (عليه السلام): دزدترين مردم كسي است كه از نماز خود بدزدد.13- امام سجاد (عليه السلام): هنگاميكه به نماز مي ايستي طوري آن را بجاي آور كه گويي آخرين نماز را مي خواني.14- امام صادق (عليه السلام): شيعيان ما را در اوقات نماز بيازمائيد كه چگونه بر خواندن نماز در اول وقت همت مي گمارند.15- امام مجتبي (عليه السلام): عابدتر از حضرت فاطمه (عليها السلام) كسي در دنيا نبود آنقدر به عبادت مي ايستاد تا قدمهايش ورم مي كرد.16- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): دنيا، ساعت و لحظه اي بيش نيست آنرا در راه عبادت خدا بكار گيريد.17- امام علي (عليه السلام): به قبولي عمل بيش از اصل عمل توجه داشته باشيد.18- امام رضا (عليه السلام): هركس نماز بخواند ولي زكات نپردازد نمازش قبول نمي شود.19- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): كسي كه غيبت زن و مرد مسلماني را بكند تا چهل روز نماز و روزه اش را خدا نمي پذيرد مگر آنكه آن شخص او را ببخشيد.20- پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): هركس زن بد رفتار و اذيت كننده اي داشته باشد خداوند نماز و كارهاي نيك آن زن را نمي پذيرد مرد نيز همچنين است. 21- امام صادق (عليه السلام): نماز فرزنداني كه با خشم به پدر و مادر خود نگاه مي كنند قبول نمي شود گرچه والدين نسبت به آنان كوتاهي و ظلمي كرده باشند.22- رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): نماز پيمان خداوند است.23- پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): نماز نور چشم من است.24- نماز داروي تكبر است امام علي (عليه السلام): خداوند نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر دور كند.25- نماز سيماي مكتب است.26- پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): نماز به منزله پرچم و آرم و نشانه مكتب اسلام است.27- نماز پايه و ستون دين است.28- پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم): جايگاه نماز در اسلام به منزله سر نسبت به تن مي باشد.29- نماز كليد بهشت است.30- نماز اساس دين است.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
مساله 1370ـ كسي كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاي آن را به جا آورد، اگرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا بواسطۀ مستي نماز نخوانده باشد، ولي نمازهاي يوميه اي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخواند، قضا ندارد. مساله 1371ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاي آن را بخواند. مساله 1372ـ كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ولي واجب نيست فوراً آن را به جا آورد. مساله 1373ـ كسي كه نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند. مساله 1374ـ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايي دارد يا نمازهايي را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاي آن را به جا آورد.
1375ـ قضاي نمازهاي يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود مثلاً كسي كه يك روز نماز عصر و روز بعد نمازظهر را نخوانده، لازم نيست اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا نمايد. مساله 1376ـ اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند يا مثلاً بخواهد قضاي يك نماز يوميه و چند نماز غيريوميه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب به جا آورد. مساله 1377ـ اگركسي نداند كه نمازهايي كه ازاو قضا شده كدام يك جلوتر بوده لازم نيست بطوري بخواند كه ترتيب حاصل شود و هر يك را مي تواند مقدم بدارد. مساله 1378ـ اگر كسي كه نمازهايي از او قضا شده مي داند كدام يك جلوتر قضا شده احتياط مستحب آن است كه به ترتيب قضا كند. و آنچه اول قضا شده اول بخواند و دومي را بعد و همين طور. مساله 1379ـ اگر براي ميتي مي خواهند نماز قضا بدهند و مي دانند آن ميت ترتيب قضا شدن را مي دانسته باز لازم نيست طوري قضا را به جا بياورند كه ترتيب حاصل شود. مساله 1380ـ اگر براي ميتي كه در مساله پيش گفته شد بخواهند چند نفر را اجير كنند كه نماز بخوانند لازم نيست براي آنها وقت مرتب معين كنند كه با هم شروع نكنند در عمل. مساله 1381ـ اگر بدانند كه ميت ترتيب قضا شدن را نمي دانسته يا ندانند كه مي دانسته لازم نيست به ترتيب براي او قضا به جا بياورند. مساله 1382ـ در مساله پيش اگر بخواهند چند نفر را براي به جا آوردن نماز ميت اجير كنند لازم نيست وقت معين كنند و مي توانند همه با هم شروع به قضا كنند. مساله 1383ـ كسي كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمي داند مثلاً نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است و همچنين اگر شمارۀ آنها را مي دانسته و فراموش كرده اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مي كند. مساله 1384ـ كسي كه نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد مي تواند قبل از خواندن نمازي كه قضا شده نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلو بيندازد.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
"قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا" بگو « "الله" را بخوانيد يا "رحمان" را، هركدام را بخوانيد، (ذات پاكش يكي است؛ و) براي او بهترين نامهاست.» و نمازت را زياد بلند، يا خيلي آهسته نخوان؛ و در ميان آن دو، راهي (معتدل) را انتخاب كن. (سوره اسراء/آيه 110) بخش پاياني آيه 110 به گفت و گوي مشركان مكه درباره نماز پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اختصاص دارد و اينكه مي گفتند: او نماز خود را بلند مي خواند و ما را ناراحت مي كند؛اين چه عبادت و برنامه ايست؟! خداوند در اين آيه به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دستور مي دهد: نمازت را نه زياد بلند و نه زياد آهسته؛ بلكه حد وسطي ميان اين دو انتخاب كن. اما حد اعتدال كدام است و «جهر» و «اخفات» كه از آن نهي شده چيست؟ جهر به معناي فرياد كشيدن و اخفات به معناي آهسته خواندن است؛ آنچنان كه خود انسان هم نشنود. از امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه روايت شده است: "جهر اين است كه زياد صدا را بلند نكني و اخفات آن است كه حتي خودت نشنوي. (نماز را) بين اين دو حالت بخوان."
منبع : وبلاگ اذانگو
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۷ بهمن ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
"يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَي الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضي أَوْ عَلي سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ مِنْهُ ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ" اي كساني كه ايمان آورده ايد؛ هنگاميكه به نماز مي ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد؛ و سر و پاها را تا مفصل [=برآمدگي پشت پا] مسح كنيد. و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد). و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكي از شما از محل پستي آمده [=قضاي حاجت كرده]، يا با زنان تماس گرفته (و آميزش جنسي كرده ايد)، و آب (براي غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكي تيمم كنيد، و از آن، بر صورت [=پيشاني] و دستها بكشيد. خداوند نمي خواهد مشكلي براي شما ايجاد كند؛ بلكه مي خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد؛ شايد شكر او را بجا آوريد. (سوره مائده/آيه 6)
كيفيت شستن دستها در وضو:اين آيه به سه مطلب وضو، غسل و تيمم اشاره دارد. البته نكات جزئي و كيفيت انجام اين سه در روايات ائمه اهل بيت عليه السلام بيان شده است. يكي از نكات آيه اين است كه در وضو "دست ها را تا آرنج بشوييد". بايد توجه داشت كه حد دست كه بايد در وضو شسته شود، "تا آرنج" ذكر شده؛ زيرا «مرافق» جمع مرفق به معني آرنج است. هنگامي كه گفته شود دست را بشوييد، ممكن است به ذهن چنين برسد كه دست ها را تا مچ بشوييد؛ زيرا غالباً اين مقدار شسته مي شود. براي رفع اين توهم مي فرمايد: "تا آرنج بشوييد." با اين توضيح روشن مي شود كه كلمه «الي» در اين آيه تنها براي حد شستن است و نه كيفيت شستن. بعضي اما چنين پنداشته اند كه آيه مي گويد: بايد دست ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد؛ چنان كه در ميان بعضي از اهل سنت رايج است. توضيح اين كه اين درست به آن مي ماند كه انسان به كارگري سفارش كند كه ديوار اتاق را از كف تا يك متر رنگ كن. بديهي است كه منظور اين نيست كه ديوار از پايين به بالا رنگ شود؛ بلكه منظور اين است كه اين مقدار بايد رنگ شود؛ نه بيشتر و نه كمتر. بنابراين فقط مقداري از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكر شده و توضيح كيفيت آن به سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم كه به واسطه اهل بيت عليه السلام به ما رسيده، واگذار شده و آن، شستن آرنج به طرف سرانگشتان است.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۷ بهمن ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
استفتائاتاحكام سفرمناسك حجاحكام خمسجــستجــوارسال استفتاءارتباط با نامحرماستفتائات جديدس: با توجه به الزام آزمايش عدم اعتياد كه با نمونهگيرى ادرار زوجين مشخص مىشود، فرد كارمند موظف به نگاه مستقيم به عورت فرد مراجعهكننده است و زوجين هم بايد جهت حصول اطمينان عورت خود را باز بگذارند، تكليف و وظيفه شرعى ناظر آزمايشگاه و زوجين را ذكر فرماييد.ج) كشف عورت ديگران و نگاه كردن به آن و وادار كردن صاحب عورت به كشف عورت در برابر ديگران، جايز نيست مگر آنكه ضرورتى مثل رعايت قانون و يا معالجه، آن را اقتضا كند.س: اگر زنى كلاهگيس گذاشته باشد و مرد به موى مصنوعى او نگاه كند، چه حكمى دارد؟ج) اشكال دارد.س: آيا دست دادن يا تماس بدنى با اهل كتاب حرام است؟ج) دست دادن و تماس بدنى مرد با زن نامحرم حرام است اگرچه از اهل كتاب باشد، و دست دادن مرد مسلمان با مردى ديگر هر چند كه از اهل كتاب است مانع ندارد.س: با دخترى نامزد هستم خانوادهها هم در جريان هستند آيا مىشود براى هم از طريق اينترنت پيام يا ايميل بفرستيم؟ روابط ما تا چه حدّى شرعى است؟ (عقد يا صيغه هم به هيچ وجه فعلاً ممكن نيست).ج) بايد از بيان مطالبى كه محرّك شهوت و يا مناسب زن و شوهر شرعى باشد، اجتناب كنيد.س: به تازگى فهميدم كه يكى از دوستانم دو جنسى مىباشد. حكم داشتن رابطه دوستى با اين فرد را از نظر شرعى و عرفى بگوييد.ج) اگر محرز باشد واقعاً دو جنسى است اصل ارتباط و معاشرت با وى اشكال ندارد ولكن بايد از آنچه كه در معاشرت مرد با زن و زن با مرد شرعاً حرام است از قبيل لمس و نظر حرام و مانند آن اجتناب نمايد.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۲۳ دى ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
سؤال 437- كاركنان ادارات و مانند آن كه وطن يا محلّ اقامت (سكونت) آنها جائي، و محلّ كار آنها جاي ديگري است و هر روزه (مگر ايام تعطيل) قطع مسافت مينمايند آيا نمازشان تمام و روزه دارند يا خير؟ و اگر افراد فوق الذكر يك هفته در محل كار و يك هفته براي استراحت در منزل باشند چه حكمي دارند؟ جواب: اگر چندين ماه همه هفته قطع مسافت شرعيه را مينمايند نمازشان تمام وروزهشان صحيح است چه همه روزه رفت و آمد كنند چه يك هفته در منزل و يك هفته در محلّ كار باشند و ده روز در منزل چه با قصد چه بيقصد يا در محلّ كار با قصد نمانند. سؤال 438- كارمندي كه به دستور مافوق مقيد است سه روز در يك شهرستان كار كند با فاصله 130 كيلومتر، سه روز ديگر هفته را در شهرستان ديگر انجام وظيفه نمايد نمازش را قصر بخواند يا تمام؟ جواب: در فرض سؤال بايد نمازش را تمام بخواند. سؤال 439- شخصي محلّ كارش در اصفهان است هفتهاي پنج روز در محلّ كار است و دو روز برميگردد به وطن در يزد هفته ديگر پنج روز در محل كار است و دو روز در قم ميماند كه مسافر است نماز و روزه اين شخص در محل كار حكمش چيست؟ جواب: در مورد سؤال نماز و روزه شخص مذكور در وطن و محل كار و در بين راه و محل كار و وطن تمام و صحيح است ولي در دو روز مسافرت به قم كه جهت شغل نيست نماز شكسته است و روزه صحيح نيست. سؤال 440- كسي شغلش كاسبي است فقط هفتگي ميرود 4 روز ميماند نماز و روزه اين شخص چطور ميباشد؟ جواب: اگر هر هفته جهت شغل ميرود و برميگردد نماز او تمام و روزه صحيح است. و اللّه العالم. سؤال 441- افرادي مدت 5 الي 15 سال و بيشتر در يك شركت كار ميكنند بعضي از آنها محلّ كار و سكونتشان در كنار يكديگر ميباشد. و بعضي از آنها فاصله محل سكونتشان تا محلّ كار كمتر از حد شرعي ميباشد و بعضي از آنها محلّ كار و سكونت بيشتر از 8 فرسخ است حكم نماز و روزه آنها را بيان فرمائيد.؟ جواب: كساني كه محلّ كار و سكونت آنها يكي است نمازشان تمام و روزه صحيح است مگر اينكه از آنجا به جاي ديگر سفر به مقدار مسافت شرعي و خارج از شغل بنمايد و وقتي برگشت، نخواهد 10 روز پيدرپي در محل كار بماند كه درآن موقع شكسته است و نيز افرادي كه فاصله محلّ كار و سكونت آنها كمتر از چهار فرسخ است پس از تحقق اقامه در محل سكونت نمازشان در محل كار نيز تمام است و نسبت به گروه سوّم به مسأله 1325 توضيح المسائل مراجعه فرماييد. و الله العالم. سؤال 442- شخصي مقلّد مرحوم آيت اللّه العظمي گلپايگاني بوده و مدت 6 سال در 25 كيلومتري محل زندگيش كار ميكرده (روز ميرفت و شب برميگشت) روزه ميگرفت آيا روزههايش را بايد قضاء نمايد يا نه؟ جواب: در فرض سؤال، نمازها و روزههاي شخص مذكور، صحيح بوده و قضا ندارد، و اللّه العالم
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۱۷ دى ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
وجوب قصر در سفردر سفر بايد نماز چهار ركعتي را با شرايطي كه ذكر خواهد شد قصر (دو ركعت) خواند
وجوب قصر فقط در خصوص نمازهاي روزانهي چهار ركعتي است كه عبارت از نمازهاي ظهر و عصر و عشا است، و نماز صبح و مغرب قصر نميشود. * شرايط نماز مسافرمسافر با هشت شرط بايد نمازهاي چهار ركعتي را دو ركعت به جا آورد:شرط اول: سفر او به مقدار مسافت شرعي باشد يعني رفتن يا برگشتن و يا رفت و برگشت او روي هم هشت فرسخ باشد مشروط به اين كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد.شرط دوم: از اول مسافرت قصد پيمودن هشت فرسخ را داشته باشد، بنابراين اگر از ابتدا قصد پيمودن هشت فرسخ را نداشته و يا قصد پيمودن كمتر از آن را داشته باشد و بعد از رسيدن به مقصد تصميم بگيرد به جايي برود كه فاصلهي آن با مكان اول كمتر از مسافت شرعي است، ولي از منزل تا آنجا به اندازهي مسافت شرعي است، بايد نمازش را تمام بخواند.شرط سوم: در بين راه از قصد خود مبني بر پيمودن مسافت شرعي برنگردد، بنابر اين اگر در بين راه، پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود، حكم سفر بعد از آن بر او جاري نميشود،هر چند نمازهايي كه قبل از عدول از قصد خود به صورت شكسته خوانده، صحيح است.شرط چهارم: قصد قطع سفر در اثناي پيمودن مسافت شرعي با عبور از وطن خود يا جايي كه ميخواهد ده روز يا بيشتر در آن جا بماند نداشته باشد.شرط پنجم: سفر از نظر شرعي براي او جايز باشد، بنابراين اگر سفر او معصيت و حرام باشد، اعم از اين كه خود سفر حرام باشد، مثل فرار از جنگ يا هدف از سفر، كار حرامي باشد، مثل سفر براي راهزني، حكم سفر را ندارد و نماز تمام است.شرط ششم: مسافر از كساني كه خانه به دوش هستند، نباشد، مانند بعضي از صحرانشينان كه محل زندگي ثابتي ندارند، بلكه در بيابانها گردش ميكنند و هر جا آب و علف و چراگاه پيدا كنند، ميمانند.شرط هفتم: مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد، مانند باربر، راننده و ملوان و غيره، و كسي كه شغل او در سفر است، ملحق به اينها است.شرط هشتم: به حد ترخص برسد و منظور از حد ترخص، مكاني است كه در آنجا اذان شهر شنيده نميشود و ديوارهاي شهر هم ديده نميشود. هرچند بعيد نيست كه شنيده نشدن اذان براي تعيين حد ترخص كافي باشد. * مسافت شرعي (هشت فرسخ)۱. كسي كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ باشد، و مسير بازگشتش هم به مقدار مسافت شرعي نباشد نمازش تمام است، بنابراين مأمورين غير محلي اگر فاصلهي بين وطن و محل كار آنها به مقدار مسافت شرعي ولو تلفيقًا نباشد احكام مسافر را ندارند.۲. اگر انسان به قصد رفتن به مكان معيني از شهر خود خارج شود و در آنجا به گردش بپردازد، اين گردش در مقصد جزو مسافتي كه از منزل پيموده محسوب نميشود.۳. براي حساب مسافت ۸ فرسخ بايد از آخر شهر حساب كرد، و تعيين آخر شهر موكول به نظر عرف است؛ اگر در نظر عرف، كارخانهها و شهركهاي پراكندهي اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را بايد از آخر خانههاي شهر حساب نمود. * قصد مسافت شرعي۱. مسافري كه قصد رفتن به سه فرسخي را دارد ولي از ابتدا در نظر دارد كه در بين راه از راه فرعي براي انجام كار معيني به يك فرسخي برود و سپس داخل مسير اصلي شود و به سفر خود ادامه دهد حكم مسافر را ندارد، و ضميمه كردن مقدار راهي كه با خروج از مسير اصلي و بازگشت به آن پيموده براي تكميل مسافت شرعي كافي نيست.۲. كسي كه از محل سكونت خود به محل ديگري كه كمتر از مسافت شرعي است سفر كند و در خلال ايام هفته چندين بار از آن محل به محلههاي ديگر برود، به طوري كه مجموع مسافت بيش از هشت فرسخ شود، اگر هنگام خارج شدن از منزل قصد پيمودن مسافت شرعي را نداشته و فاصلهي بين مقصد اول و محلههاي ديگر هم به مقدار مسافت شرعي نباشد، حكم مسافر را ندارد.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۱۷ دى ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
اهميت اذان:از كارهاي با ارزش در اسلام،اعلان وقت نماز و مناجات با پروردگار در صبح و شام و حتي در ابتداي ظهر است،بطوريكه مؤمنين وقت شناس يا خود شخص مبادرت به اذان گفتن نمايند. متأسفانه همانگونه كه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم پيش بيني كرده بود،اينكار حالا از رسم افتاده و ديگر كسي كمتر به سراغ اذان گفتن مي رود.مگر همان اذاني كه از راديو و تلويزيون و يا بلندگوهاي مساجد شنيده مي شود. شايد اذان گفتن براي همه ما دشوار باشد و آن را دون شأن و شخصيت خود بدانيم كه كنار كوچه و خيابان يا ميان منزل بايستيم و اذان بگوييم و افسوس كه در به دست آوردن حسنات همت نمي كنيم. در كتاب مجموعه ورام مي نويسد: سابقاً مردم چنين بودند،وقتي صداي اذان بلند ميشد،آهنگري كه پتك را براي كوفتن بر آهن بلند كرده بود،بر زمين مي نهاد و مي گفت:منادي خدا ندا مي دهد كاري مهمتر پيش آمده است يا خياط كه سوزن را به دست گرفته بود و آماده تا نخ را در آن قرار دهد و به دوختن ادامه دهد،نخ و سوزن را كنار مي نهاد و مي گفت خير و بركت در كاري نيست كه چنين موقع انجام گيرد،بايد نداي پروردگار را اجابت كرد.
ثواب مؤذن و ارزش آن از ديدگاه روايات:امام باقر عليه السلام فرمودند: هركس ده سال در راه خدا اذان بگويد،خداوند او را مي آمرزد،هر تر و خشكي كه صدايش را بشنود او را تصديق مي كند و هركس را مسجد با او به نماز ايستد ، از نماز آن نمازگزار سهمي مي برد و هركس با صداي او نماز بخواند به تعداد آنها به مؤذن حسنه مي دهد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:مؤذنين در روز قيامت از همه مردم گردن افراشته تر محشور مي شوند در حاليكه شهادت به لااله الا الله مي دهند.( معني گردن افراشته تر يعني سربلند مي كنند ،تا به رحمت خدا و عنايتش نايل شوند، برخلاف كساني كه تبهكارند.) پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:اگر مردم بدانند بر اذانگو و ايستادن در صف اول جماعت چقدر ثواب است،در اين دو مورد ازدحام مي شود و چاره اي جز قرعه كشي نمي باشد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:سه نفرند كه بيم از حساب ندارند و از صبحه آسماني و فزع اكبر نخواهند ترسيد: اول شخصي كه قران را حفظ كند و عمل به آن نمايد ،او به پيشگاه خدا به صورت سيدي بزرگوار خواهد آمد
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۶ دى ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
عادي شدن حجاب :براي افرادي اين سؤال پيش مي آيد كه در قرن بيست و يكم و در كشورهاي اروپايي نداشتن حجاب امري عادي است و كسي به افراد بي حجاب نگاه نمي كند ،چرا در جامعه اسلامي ايران عده اي جلوي اين امر را ميگيرند؟ عادي شدن گناه دليل بر شرعي بودن و ارزش بودن آن نيست،براي مثال عادي شدن اعتياد در جامعه،دروغ گفتن،نمره پايين گرفتن در مدرسه و... ارزش نيست،نداشتن حجاب هم به ارزش فرد چيزي اضافه نمي كند. ضمن اينكه دنياي غرب با حذف حجاب جلوي فساد را نگرفته است،بلكه در فساد تنوع ايجاد كرده است.يعني نوع فساد جنسي ارتقا پيدا كرده است.شايد نگاه به فرد بي حجاب عادي شده باشد،اما دامنه گناه جنسي افزايش يافته است.
آثارحجاب:سه اثر در حجاب وجود دارد: 1.اثر فردي 2.اثر خانوادگي 3.اثراجتماعي اثر فردي آرامش است،بانويي كه حجاب دارد ،آرامش روحي دارد،به اين موضوع واقف است كه تعلق به خود دارد،و نگاه كسي به دنبال او نيست،ميداند كه گناه اجتماعي نمي كند،مي داند باعث تحريك ديگران نمي شود. اثر خانوادگي حجاب استحكام بنيان خانواده است كه باعث آرامش خاطر همسر و فرزندان مي شود،همسر اطمينان و آرامش دارد كه در نبود او بانويش به او تعلق دارد و در نبود او زيبايي هايش را تقسيم نكرده است. اثر اجتماعي حجاب سلامت جامعه است،فساد و فحشا در جامعه كم مي شود.
غفلت و شناخت دوست و دشمن:بزرگترين خطر براي انسان غفلت است،غفلت از خدا،غفلت از معاد،غفلت از جواني،غفلت از استعداد،غفلت از ارزشها،غفلت از كرامت ها،غفلت از دوستان و جامعه،غفلت از محرومين،غفلت از توطئه ها. بزرگترين خطر براي انسان اين است كه انسان غافل باشد،هرچيز و هركس ما را غافل كند،ما را به خطر نزديك كرده و هركس ما را هشدار دهد و ما را از غفلت بيرون آورد،دوست واقعي ماست. دوست اول ما خداوند است كه به ما هستي داد و به ما عقل و فكر داد،ما را هدايت كرد،قدرت تشخيص و انتخاب داد،طبيعت را تسخير ما كرد و هم اوست كه كار نيكوي ما را چند برابر مي خرد،عبادت را ده برابر پاداش مي دهد ولي گناه را يكي محسوب ميكند. دوست دوم ما پيغمبر عزيزمان است كه با بوسيدن دست دخترش فاطمه زهرا سلام الله عليها در عصري كه دختران را زنده به گور ميكردند،به زنان مقام و ارزش داد،براي زن حق مالكيت،حق رأي دادن،حق تحصيل،حق انتخاب همسر،حق نظارت بر همه امور يعني حق امر به معروف و نهي از منكر قرار داد و زن را مثل مرد براي رسيدن به همه كمالات شايسته دانست. دوست سوم ما رزمندگان و شهدايي هستند كه با قبول جراحتها،اسارت،شهادت،بي خوابي ها در مرزها و جاده ها و شهرها و روستاها،كشور را امن ساختند تا ما هرشب در منزل به راحتي استراحت كنيم. دشمن ما كيست؟ دشمن ما شيطان است كه با وسوسه خود آدم و حوا را فريب داد و آنان را به كاري وادار كرد كه موجب كنار رفتن پوشش بهشتي آنان گرديد. آري برهنگي اولين برنامه شيطان و اولين نتيجه عصيان انسان بود.برهنگي سيلي الهي است كه اولين سيلي را آدم و حوا خوردند. دشمن ما تفكري است كه زن را براي هوس بازي و تفنن و كاميابي مي خواهد،تصوير او را وسيله تبليغات اجناس خود قرار مي دهد.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ ۶ دى ۱۳۹۷ توسط مرتضي
|
نظرات (0)
نمازهاي واجب و مستحبنمازهاي واجب: نمازهاي يوميه نماز طواف خانهي خدا كه پس از طواف خانهي كعبه گزارده ميشود. نماز آيات كه در هنگام پديد آمدن خورشيد و ماه گرفتگي و زلزله و امثال آنها خوانده ميشود. نماز ميت كه بر مرده خوانده ميشود. نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است. نمازي كه به واسطهي نذر و عهد و قسم يا به واسطهي اجاره واجب شده است.نمازهاي مستحب، مثل نافلههاي شبانه روزي.توجه:نمازهاي مستحبي بسيار است و آنها را «نافله» گويند و از ميان نمازهاي نافله، نافلههاي شبانهروزي بيشتر سفارش شده است. * نوافل يوميه۱. با هر يك از نمازهاي پنجگانهي شبانهروزي يك نماز مستحبي هست كه آن را نافلهي آن نماز گويند. خواندن اين نافلهها بسيار مهم است و ثواب و اجر زياد براي آن ذكر شده است. علاوه بر اينها مستحب است در ثلث آخر شب، نافلهي شب بخواند. اين نماز هم داراي خواص معنوي بسيار است و شايسته است بر آن مواظبت شود.۲. نافلههايشبانهروزي ۱. نافلهي ظهر: هشت ركعت قبل از نماز ظهر. ۲. نافلهي عصر: هشت ركعت قبل از نماز عصر. ۳. نافلهي مغرب: چهار ركعت بعد از نماز مغرب. ۴. نافلهي عشا: دو ركعت بعد از نماز عشا كه نشسته خوانده ميشود. ۵. نافله صبح: دو ركعت قبل از نماز صبح. ۶. نافلهيشب: يازدهركعت از نصف شب تا اذان صبح و بهتر در ثلث آخر شب.توجه:چون دو ركعت نافلهي عشا، يك ركعت حساب ميشود، مجموع نافلههاي شبانهروزي سي و چهار ركعت (دو برابر تعداد ركعتهاي نمازهاي واجب) خواهد بود. ۳. خواندن نافلهي ظهر و عصر پس از اداي نماز ظهر و عصر و در وقت نافله بنابر احتياط (واجب) بايد به قصد قربةً الي الله، بدون قصد ادا و قضا به جا آورده شود.۴. نماز شب يازده ركعت است. هشت ركعت آن كه به صورت دو ركعتي دو ركعتي خوانده ميشود نماز شب نام دارد، و دو ركعت آن نماز شفع است كه مانند نماز صبح خوانده ميشود، و يك ركعت هم نماز وتر نام دارد كه در قنوت آن استغفار و دعا براي مؤمنين و طلب حاجات از خداوند منان به ترتيبي كه در كتابهاي ادعيه ذكر شده، مستحب است.۵. در نماز شب، سوره و استغفار و دعا به عنوان جزئيت شرط نيست، بلكهكافياست كه در هر ركعت بعد از نيت و تكبيرةالاحرام، سورهيحمد قرائت شود و اگر خواست بعد از قرائت حمد، يك سوره از سورههاي قرآني را هم قرائت كند و ركوع و سجود و ذكر آنها و تشهد و سلام بهجاآورد.۶. در نماز شب، در تاريكي خواندن و مخفي كردن از ديگران شرط نيست، اما ريا هم در آن جايز نيست. توجه:.نافلهها را ميتواند نشسته بخواند، ولي ايستاده بهتر است.در سفر، نافلههاي ظهر و عصر و عشا ساقط است و نبايد خوانده شود. هر يك از نافلههاي شبانهروزي، داراي وقت معيني است كه در رسالههاي مفصل ذكر شده است
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
ادامه مطلب...
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ][ ۵ ][ ۶ ]
|