وجوب قصر در سفردر سفر بايد نماز چهار ركعتي را با شرايطي كه ذكر خواهد شد قصر (دو ركعت) خواند
وجوب قصر فقط در خصوص نمازهاي روزانهي چهار ركعتي است كه عبارت از نمازهاي ظهر و عصر و عشا است، و نماز صبح و مغرب قصر نميشود.
* شرايط نماز مسافرمسافر با هشت شرط بايد نمازهاي چهار ركعتي را دو ركعت به جا آورد:شرط اول: سفر او به مقدار مسافت شرعي باشد يعني رفتن يا برگشتن و يا رفت و برگشت او روي هم هشت فرسخ باشد مشروط به اين كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد.شرط دوم: از اول مسافرت قصد پيمودن هشت فرسخ را داشته باشد، بنابراين اگر از ابتدا قصد پيمودن هشت فرسخ را نداشته و يا قصد پيمودن كمتر از آن را داشته باشد و بعد از رسيدن به مقصد تصميم بگيرد به جايي برود كه فاصلهي آن با مكان اول كمتر از مسافت شرعي است، ولي از منزل تا آنجا به اندازهي مسافت شرعي است، بايد نمازش را تمام بخواند.شرط سوم: در بين راه از قصد خود مبني بر پيمودن مسافت شرعي برنگردد، بنابر اين اگر در بين راه، پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود، حكم سفر بعد از آن بر او جاري نميشود،هر چند نمازهايي كه قبل از عدول از قصد خود به صورت شكسته خوانده، صحيح است.شرط چهارم: قصد قطع سفر در اثناي پيمودن مسافت شرعي با عبور از وطن خود يا جايي كه ميخواهد ده روز يا بيشتر در آن جا بماند نداشته باشد.شرط پنجم: سفر از نظر شرعي براي او جايز باشد، بنابراين اگر سفر او معصيت و حرام باشد، اعم از اين كه خود سفر حرام باشد، مثل فرار از جنگ يا هدف از سفر، كار حرامي باشد، مثل سفر براي راهزني، حكم سفر را ندارد و نماز تمام است.شرط ششم: مسافر از كساني كه خانه به دوش هستند، نباشد، مانند بعضي از صحرانشينان كه محل زندگي ثابتي ندارند، بلكه در بيابانها گردش ميكنند و هر جا آب و علف و چراگاه پيدا كنند، ميمانند.شرط هفتم: مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد، مانند باربر، راننده و ملوان و غيره، و كسي كه شغل او در سفر است، ملحق به اينها است.شرط هشتم: به حد ترخص برسد و منظور از حد ترخص، مكاني است كه در آنجا اذان شهر شنيده نميشود و ديوارهاي شهر هم ديده نميشود. هرچند بعيد نيست كه شنيده نشدن اذان براي تعيين حد ترخص كافي باشد. * مسافت شرعي (هشت فرسخ)۱. كسي كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ باشد، و مسير بازگشتش هم به مقدار مسافت شرعي نباشد نمازش تمام است، بنابراين مأمورين غير محلي اگر فاصلهي بين وطن و محل كار آنها به مقدار مسافت شرعي ولو تلفيقًا نباشد احكام مسافر را ندارند.۲. اگر انسان به قصد رفتن به مكان معيني از شهر خود خارج شود و در آنجا به گردش بپردازد، اين گردش در مقصد جزو مسافتي كه از منزل پيموده محسوب نميشود.۳. براي حساب مسافت ۸ فرسخ بايد از آخر شهر حساب كرد، و تعيين آخر شهر موكول به نظر عرف است؛ اگر در نظر عرف، كارخانهها و شهركهاي پراكندهي اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را بايد از آخر خانههاي شهر حساب نمود.
* قصد مسافت شرعي۱. مسافري كه قصد رفتن به سه فرسخي را دارد ولي از ابتدا در نظر دارد كه در بين راه از راه فرعي براي انجام كار معيني به يك فرسخي برود و سپس داخل مسير اصلي شود و به سفر خود ادامه دهد حكم مسافر را ندارد، و ضميمه كردن مقدار راهي كه با خروج از مسير اصلي و بازگشت به آن پيموده براي تكميل مسافت شرعي كافي نيست.۲. كسي كه از محل سكونت خود به محل ديگري كه كمتر از مسافت شرعي است سفر كند و در خلال ايام هفته چندين بار از آن محل به محلههاي ديگر برود، به طوري كه مجموع مسافت بيش از هشت فرسخ شود، اگر هنگام خارج شدن از منزل قصد پيمودن مسافت شرعي را نداشته و فاصلهي بين مقصد اول و محلههاي ديگر هم به مقدار مسافت شرعي نباشد، حكم مسافر را ندارد.
براي مطالعه ي ادامه مطلب كليك كنيد
وجوب قصر در سفردر سفر بايد نماز چهار ركعتي را با شرايطي كه ذكر خواهد شد قصر (دو ركعت) خواند
وجوب قصر فقط در خصوص نمازهاي روزانهي چهار ركعتي است كه عبارت از نمازهاي ظهر و عصر و عشا است، و نماز صبح و مغرب قصر نميشود.
* شرايط نماز مسافرمسافر با هشت شرط بايد نمازهاي چهار ركعتي را دو ركعت به جا آورد:شرط اول: سفر او به مقدار مسافت شرعي باشد يعني رفتن يا برگشتن و يا رفت و برگشت او روي هم هشت فرسخ باشد مشروط به اين كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد.شرط دوم: از اول مسافرت قصد پيمودن هشت فرسخ را داشته باشد، بنابراين اگر از ابتدا قصد پيمودن هشت فرسخ را نداشته و يا قصد پيمودن كمتر از آن را داشته باشد و بعد از رسيدن به مقصد تصميم بگيرد به جايي برود كه فاصلهي آن با مكان اول كمتر از مسافت شرعي است، ولي از منزل تا آنجا به اندازهي مسافت شرعي است، بايد نمازش را تمام بخواند.شرط سوم: در بين راه از قصد خود مبني بر پيمودن مسافت شرعي برنگردد، بنابر اين اگر در بين راه، پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود، حكم سفر بعد از آن بر او جاري نميشود،هر چند نمازهايي كه قبل از عدول از قصد خود به صورت شكسته خوانده، صحيح است.شرط چهارم: قصد قطع سفر در اثناي پيمودن مسافت شرعي با عبور از وطن خود يا جايي كه ميخواهد ده روز يا بيشتر در آن جا بماند نداشته باشد.شرط پنجم: سفر از نظر شرعي براي او جايز باشد، بنابراين اگر سفر او معصيت و حرام باشد، اعم از اين كه خود سفر حرام باشد، مثل فرار از جنگ يا هدف از سفر، كار حرامي باشد، مثل سفر براي راهزني، حكم سفر را ندارد و نماز تمام است.شرط ششم: مسافر از كساني كه خانه به دوش هستند، نباشد، مانند بعضي از صحرانشينان كه محل زندگي ثابتي ندارند، بلكه در بيابانها گردش ميكنند و هر جا آب و علف و چراگاه پيدا كنند، ميمانند.شرط هفتم: مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد، مانند باربر، راننده و ملوان و غيره، و كسي كه شغل او در سفر است، ملحق به اينها است.شرط هشتم: به حد ترخص برسد و منظور از حد ترخص، مكاني است كه در آنجا اذان شهر شنيده نميشود و ديوارهاي شهر هم ديده نميشود. هرچند بعيد نيست كه شنيده نشدن اذان براي تعيين حد ترخص كافي باشد. * مسافت شرعي (هشت فرسخ)۱. كسي كه رفتن او كمتر از چهار فرسخ باشد، و مسير بازگشتش هم به مقدار مسافت شرعي نباشد نمازش تمام است، بنابراين مأمورين غير محلي اگر فاصلهي بين وطن و محل كار آنها به مقدار مسافت شرعي ولو تلفيقًا نباشد احكام مسافر را ندارند.۲. اگر انسان به قصد رفتن به مكان معيني از شهر خود خارج شود و در آنجا به گردش بپردازد، اين گردش در مقصد جزو مسافتي كه از منزل پيموده محسوب نميشود.۳. براي حساب مسافت ۸ فرسخ بايد از آخر شهر حساب كرد، و تعيين آخر شهر موكول به نظر عرف است؛ اگر در نظر عرف، كارخانهها و شهركهاي پراكندهي اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را بايد از آخر خانههاي شهر حساب نمود.
* قصد مسافت شرعي۱. مسافري كه قصد رفتن به سه فرسخي را دارد ولي از ابتدا در نظر دارد كه در بين راه از راه فرعي براي انجام كار معيني به يك فرسخي برود و سپس داخل مسير اصلي شود و به سفر خود ادامه دهد حكم مسافر را ندارد، و ضميمه كردن مقدار راهي كه با خروج از مسير اصلي و بازگشت به آن پيموده براي تكميل مسافت شرعي كافي نيست.۲. كسي كه از محل سكونت خود به محل ديگري كه كمتر از مسافت شرعي است سفر كند و در خلال ايام هفته چندين بار از آن محل به محلههاي ديگر برود، به طوري كه مجموع مسافت بيش از هشت فرسخ شود، اگر هنگام خارج شدن از منزل قصد پيمودن مسافت شرعي را نداشته و فاصلهي بين مقصد اول و محلههاي ديگر هم به مقدار مسافت شرعي نباشد، حكم مسافر را ندارد.